انقدر بی پناهم که همیشه بهم میگه برو گمشو اگه راضی نیستی میدونه کسی ازم حمایت نمی کنه می دونه پدرم طرفمو نمی گیره حتی نمی تونم با صدای بلند گریه کنم جیغ بزنم انقدر که تخلیه شم دارم از درون داغون میشم حس گیاهی و دارم که از ریشه پوسیده الان تو ساقشم پوسیدگی نمایان شده. چی شد که به اینجا رسیدم که آرزوی مرگم و می کنم.
هرزه ای اگه یکبار دیگه پیشش بخوابی هرزه ای اینو یادت بمونهههههههههههههههههههههههه