امروز اولین روزی که واسه دختری پرستار آوردم که مثلا وقت داشته باشم بشینم پای پایان نامه ولی الان که هنوز پرستار هست و منم باید مشغول به انجام رسوندن پایان نامم باشم انگاری کوه کنده باشم خسته ام فکر کنم واسه اینه که عادت نداشتم اینهمه مدت پای پایان نامم بشینم مغزک تعجب کرده إرور میده . الان داره واسه دختری لالایی می خونه وای که چه صدای قشنگی داره ولی دختری هنوزم داره نق می زنه و ساکت نمیشه...